از خط قرمز متنفرم
از خطوط قرمز متنفرم.
از بچگی همینطوری بودم. نمیتوانم تحمل کنم کسی من را از چیزی یا جایی منع کند و برایم قانون بگذارد.
حتی از خیلی چیزها که خط قرمز نبودند ولی مانعی برای رسیدن به خواستههایم میشدند بدم میآمد.
البته خطوط زیادی در دنیای ما هست که خیلیهایشان اصلا قرمز نیست ولی من از همانها هم بدم میآید.
مثلا اگر بگویند فلان موبایل این امکانات را دارد و فلان موبایل آن امکانات را،
من باید آنقدر بگردم تا یکی پیدا کنم که همه امکانات را با هم داشته باشد.
یا مثلا همین جیم. خطوط قرمزی که جیم برایم تا حالا کشیده، من توی کل دوران دبستانم با مداد گلی نکشیدم.
من تابع شرایط نیستم. من باید فراتر از زمان خودم پیش بروم و یک چیز خیلی مهم که را دیوانه ام میکند؛ اینکه یک سری افراد برای ما قانون بگذارند و خودشان عمل نکنند.
مثل پلیسها، نمایندگان مجلس و البته مسئولان جیم.
البته بعضی خطوط هست که اگر بقیه هم رعایت نکنند، من هم ناراحت میشوم ولی منظورم آن خطوط نیست. تنها خط قرمزی که با تمام وجود بهش معتقدم و حاضر نیستم حتی بهش نزدیک بشوم و تمام تلاشم را میکنم تا ازش فاصله بگیرم حق الناس است.
من با حقوق مردم شوخی ندارم. آزار مردم بدترین گناهی است که در لیست وجدان خودم قرار دادم. حتی بالاتر از عبادتهای دینی بهش نگاه میکنم.
در آخر از مسئولان جیم میخواهم به جای اینکه با دست انداز گذاشتن، انرژی کاربرها را بگیرید راه را باز کنید تا از انرژیهای دوستانمان در یک راه درست و به درد بخور استفاده کنیم.
از ابتدا تا انتها قانون وقانون گذار بوده و هست و این یک مورد از اجبارهاست....
وقتی میپذیریم شرایطی رو، قوانین و خط قرمز هم رو باید هر چند به غلط و بی تدبیری و کاملا احساسی.
عرض من کلی بود،البته که من نگاه انسانی رو می پسندم تا جنسیتی جیم رو.