صدای افکار من!

لذت بیان احساست و خاطرات واقعا زیباست ... من هم در این لذت سهیم میشم.

صدای افکار من!

لذت بیان احساست و خاطرات واقعا زیباست ... من هم در این لذت سهیم میشم.

چرخه بی پایان

جمعه, ۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۱۲ ب.ظ




چرخه بی پایان

 

گفتم: مرغ و تخم مرغ گرونتر از همیشه شده ، چرا رای بدم؟

گفت: واسه اینکه اصلح بیاد و در کنار درست کردن وضع مملکت ، قیمتها رو هم بیاره پایین

گفتم: دفعه قبلی که رفتم رای بدم فقط مرغ گرون بود

گفت: هر کسی باید به وظیفش عمل کنه ، اگه اون شخص درست کارش رو انجام نداده ،نباید دلیل بر بی اعتنایی تو به وظیفه خودت باشه

گفتم: چرا باید به این وظیفه یکطرفه عمل کنم در حالیکه تاثیری نمیبینم

گفت: برای اینکه دشمن شاد نشه

گفتم: دشمن فقط موقع انتخابات شاد میشه؟

گفت: دشمن همیشه منتظره تا از ما ایراد بگیره

گفتم: این که دشمن نیست ، بهترین دوستمونه

گفت: دشمن همیشه غرض داره و میخواد مارو بکوبونه با ندیده گرفتن خوبی ها و بزرگ کردن بدی ها.

گفتم: مثلا با چه بهونه هایی میخواد مارو بکوبونه؟

گفت: نداشتن امنیت اجتماعی ،نداشتن امنیت اقتصادی ، نداشتن رفاه ، نداشتن آزادی بیان ، سانسورینگ رسانه ها ، تلویزیون حکومتی و هزار تا بهونه ناعادلانه دیگه

گفتم: خداوکیلی واقعا همه اینا بهونه ست؟

گفت: خوب و بد همه جا هست اما مشکل تو اینه که از بس نشستی پای برنامه های اونا ، مغزتو شستشو دادن ، چرا به تلویزیون خودمون اعتماد نداری؟

گفتم: یادته هر چند وقت یکبار بهت میگفتم فلان جا به چندتا دختر تجاوز دسته جمعی کردن ، پشت دستتو گاز میگرفتی و میگفتی امکان نداره

گفتم: یادته بعد از چند وقت که خبرش از دل اخبار میزد بیرون ، زیرچشمی بهم نگاه میکردی و استغفرالله میگفتی

گفتم: یادته وقتی کلیپای ضرب وشطم زنای بی حجابو بهت نشون میدادم ، میگفتی این دخترا بازیچه های دست استکبارن

گفتم: یادته وقتی بهت گفتم همه اینا که توی تلویزیون میبینی و ازشون حمایت بی دریغ میکنی ، دارن بیت المال رو حیف و میل میکنن، گفتی نه ، اینا نماز شب میخونن و روی پیشونیشون جای مهر نشسته. این وصله ها بهشون نمیچسبه.

گفتم: یادته وقتی معاون اول رو گرفتن ، ویزر رو گرفتن ، دستیار رو گرفتن ، قوم و خویش و آشنا رو گرفتن چی گفتی؟ گفتی خوب و بد همه جا پیدا میشه.

گفت: گذشته ها گذشته ، آینده رو ما با همین رای ها میتونیم بسازیم

گفت: باید رای بدیم تا اصلح بیاد روی کار

گفت: باید رای بدیم تا دیگه کسی نتونه اختلاس کنه ، تا دیگه توی هیچ جا تجاوز اتفاق نیفته ، تا تلویزیون اخبار رو زودتر از شبکه های بیگانه به ما بده ، تا مردم به حکومت اعتماد کنن ، تا آقا زاده ها دستشون از بیت المال جدا بشه ، تا فقر از بین بره و مهمتر از همه قیمت ها با سطح درآمد برابر بشه

گفتم: همه اینا به کنار ، قول میدی با رای من قیمت ها با سطح درآمد یکی بشه

گفت: انشالله میشه

گفتم: اگه نشد و به جای ارزون شدن مرغ وتخم مرغ ، لپه و ماش و عدس هم گرون شد چی؟

گفت: نهایتا اگه باز هم اتفاقی نیفتاد ، دفعه بعد میریم به اصلح رای میدیم تا همه چیز رو درست کنه

 گفتم: میدونی (LOOP) چیه؟  

گفت: WHAT؟ 

گفتم: چرخه ی بی پایان؟

گفت: هان؟

گفتم: نزدیکترین صندوق کجاست ، پاشو بریم رای بدیم.

نظرات  (۱)

۰۱ آبان ۹۵ ، ۰۶:۲۶ لیلا رضایی
سلام عکسی صادقانه و مفهومی برای پست انتخاب کردی..سپاس
Answer:
ممنون

Post a comment

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی