صدای افکار من!

لذت بیان احساست و خاطرات واقعا زیباست ... من هم در این لذت سهیم میشم.

صدای افکار من!

لذت بیان احساست و خاطرات واقعا زیباست ... من هم در این لذت سهیم میشم.

ذات عشق، فخر است نه رسوایی

سه شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۰ ق.ظ

هم راستا کردن عشق و رسوایی، بدبینانه ترین نگاه، نسبت به این همسایه زیبای دنیای ما آدم هاست.

عشق نه علاقه شدید قلبی است نه فوران احساسات است و نه حالتی از حالات بیمارگونه انسان خاکی.

عشق، نام یکی از مخلوقات بزرگ خداوند بر روی زمین است. 

خداوند عشق را به مثابه هدیه ای بزرگ از عالم بالا، برای سعادت و خوشبختی زمینیان فرستاده است.

او که مامور یادآوری خصوصی ترین پیام خداوند به انسان ها شده، در میان آسمان و زمین میگردد و انتخاب میکند و خود را یک به یک در کالبد بی رنگ و روی انسان ها قرار میدهد و به اندازه دریای درون قلبشان، پرواز کردن را به یادشان می آورد.

وقتی عشق، از ذات پاک خود، در کالبد آدمی میدمد، این بدن خاکی دیگر، همان انسان خاک باز قدیم نمیماند و معادلات دنیایش تماما بر پایه مهر و محبت نوشته میشود و دیگر در لحظه لحظه عمر، فرمان از ذات مقدس عشق میگیرد نه از عقل. پس تعجب نکن اگر دیدی عاشقان با حساب و کتاب و منطق بیگانه اند.

ذات او بر سربلندی و غرور نهاده شده. بر حیا و نجابت، بر پاک بازی و غیرت. برای همین هیچ گاه با هوس بازی های انسان ها به خاک نمیشیند.

اگر عاشقی را دیدی که در اوج ذلت است و در خفی به سر میبرد و به جای سربلندی و افتخار به معشوق، خواری و زبونی پیشه کرده و هر روز به رنگی درمی آید تا از چشم معشوق نیافتد، در عاشقی او و چیزی که به آن عشق میگوید شک کن.

این گناهی نابخشودنی است که دامان عشق را به نام هوس هایمان آلوده کنیم و سپس بشماریم: عشق اول، عشق دوم، عشق سوم و ... .

آنانکه بر عشق و دنیای زیبایش حسادت کردند، به او و طریقتش گفتند رسوایی، اما این تهمت ناروا، شایسته ذات باحیا و نجیب عشق نیست. او به خود افتخار میکند و میخواهد عاشق را همانند خودش سربلند کند، از ذلت و خواری و زبونی بیزار است و میخواهد عاشق، سر بر آستان آسمان بساید، اما زمینیان کوته بین این حس بزرگ و این شور فراگیر را رسوایی میخوانند،

از دیدگان بی نور، انتظار توصیف رنگ ها نباید داشت،

چشمان بسته، همه جا را سیاه و ساکت میخواهد.

نظرات  (۶)

۲۲ مهر ۹۵ ، ۱۱:۱۹ ی جیمی خاموش
فضا که تاریکه
چراغی هم روشن نمیشه
مهمان دست خالی بر میگرده .

و باز هم اندکی صبر.....
Answer:
ممنون از حضورتون
چشم رو میزنه
زمینه سفید یا رنگ روشن بهتر نیست؟
Answer:
اتفاقا به وبلاگ شما هم اومدم و فهمیدم منظورتون چیه.ولی به نظر من اینطوری بهتره
اینجوری مخاطب از دیدن صفحه سفید و جملات سیاه خسته نمیشه
چون این قالب صفحه سفید و جملات سیاه رو همیشه در طول دوران زندگی تجربه کرده
واقعا چرا ما این واژه ی مقدسو به لجن کشیدیم و روی هر احساسی نام عشقو میزاریم واقعا عالی بود خوشبحالتون که انقدر زیبا مینویسین.
Answer:
متاسفانه همینطوره که شما میگین ... ممنون از حضورتون 
سلام
این رنگ قالب و فونت خواننده رو اذیت میکنه
Answer:
چرا؟
چه نگاه قشنگی:) واقعا این جوری ندیده بودمش تا حالا... و صد البته که عشق و هوس کاملا از هم جدان... 
بیشتر بنویسین... قلمتون مانا و موفقیات
Answer:
ممنون
۰۸ تیر ۹۵ ، ۱۱:۴۳ مرتضی تقی زاده خسرویّه
سیدجان زیر دیپلم صحبت کن بفمیم:-) 
Answer:
خخخ شکسته نفسی میفرمایی :)

Post a comment

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی