صدای افکار من!

لذت بیان احساست و خاطرات واقعا زیباست ... من هم در این لذت سهیم میشم.

صدای افکار من!

لذت بیان احساست و خاطرات واقعا زیباست ... من هم در این لذت سهیم میشم.

آوار

شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۳۷ ب.ظ

نگاه

در کشاکش درد و رنج!

در آستانه تحمل من

دیوار بزرگی آماده تخریب است ، اما نمیداند از کجا باید شروع کند.


تمام بهانه ها جور است

آب شور دریای سوزان قلبم ، پای دیوار را سست کرده

و خاطره آن نگاه ، هر بار پتک میشود بر بدن نحیف آجرهای گلی.


اما هنوز ایستاده است ،

نمیداند از کجا باید شروع کند.


انگار به جایی خیره مانده! 

شاید هنوز شوکه از دیدن برق لبخند تو بر لبان دیگریست!


آماده تخریب است ، اما دیگر هیچ چیز نمیداند!

بی هیچ حرکتی ،

 بی اختیار ،

دیوار نگاه میکند!

نظرات  (۴)

۲۳ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۰۱ محمدرضا مهدیزاده
زیبا بود :)
موفق باشید
Answer:
ممنون از حضور شما :)
این شعر عالیه
Answer:
ممنون

در کشاکش درد و رنج!

در آستانه تحمل من

دیوار بزرگی آماده تخریب است ، اما نمیداند از کجا باید شروع کند.

........فوق العاده.......



Answer:
ممنون
وب خوبی دارین...اما قسمت اواتار خودتون تو وب...زیاد جالب نیست عکسش...خیلی هم نا امیدانه مینویسید...
Answer:

ممنون از توجهتون ... خب دیگه ... چه میشه گفت ...

Post a comment

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی